ديوان اشعار حافظ
می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی
می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی

این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(1) نظر
برچسب ها :
ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی
ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی

هر جا که روی زود پشیمان به درآیی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
سلامی چو بوی خوش آشنایی
سلامی چو بوی خوش آشنایی

بدان مردم دیده روشنایی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی
به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی

خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی
ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی

در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی
سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی

گفت بازآی که دیرینه این درگاهی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی
ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی

تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی

می‌خواند دوش درس مقامات معنوی
سه شنبه بیست و سوم 7 1398
(0) نظر
برچسب ها :
X