ديوان اشعار حافظ
روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
ساقیا آمدن عید مبارک بادت

وان مواعید که کردی مرواد از یادت
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت

به قصد جان من زار ناتوان انداخت
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت

و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب

گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
می دمد صبح و کله بست سحاب
می‌دمد صبح و کله بست سحاب

الصبوح الصبوح یا اصحاب
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما

آب روی خوبی از چاه زنخدان شما
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
ساقی به نور باده برافروز جام ما
ساقی به نور باده برافروز جام ما

مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1398
(0) نظر
برچسب ها :
X